این که می گویند در ازدواج، تقدیر نقش اصلی را دارد واقدامات شما، تا قسمت نباشد، به جایی نخواهد رسید، کاملا

درست است.

فرض کنید مریم بخواهد برای بازکردن بختش، خود وارد عمل شود.او تصمیم می گیرد به سراغ دوستان متاهلش رفته

وازآنها بپرسد چطور شد که ازدواج کردند، آن گاه همان اقدامات را به عمل بیاورد. چه اتفاقی خواهد افتاد؟!

مریم: شهرزاد جان! چه شد که با محمد ازدواج کردی؟

شهرزاد: خوب … می دانی که محمد همکارم بود… راستش من از او خوشم می آمد و سعی کردم با محبت و توجه،

نظرش را جلب کنم…

{ مریم به پسر موردعلاقه اش در محل کار: پنجره را ببندید، خدای ناکرده سرما می خورید!

همکار : اصلا دوست دارم سرما بخورم تا دوست دخترم بیشتر نازم را بکشد. به شما ربطی دارد؟! (زیر لب) دخترهای

این دوره و زمانه چقدر پر رو شده اند! }

ادامه مطلب


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

شعر لـ ــری:هی وی وی وی وی وی وی

ترجمه فارسی:شانه هایت را برای گریه کردن دوس دارم

 

 


برچسب‌ها:

 

هدف از کلاس امروز حل برخی معادله های بسیار ساده است که شما در مدرسه آموخته اید.
البته اگر هنوز به خاطر داشته باشید...
در اینجا من به شما 3 رقم و یک نتیجه خواهم داد، شما باید با قرار دادن علامت های صحیح معادله را کامل کنید.
برای درک بهتر ابتدا یک مثال را با هم حل میکنیم، باقی معادله ها به عهده ی شماست:

2 2 2 = 6

این رابطه اینجوری درست میشه:

2   + 2   + 2 = 6

ساده بود نه؟

حالا بقیه ی معادله ها را حل کنید.

1 1 1 = 6
2 2 2 = 6
3 3 3 = 6
4 4 4 = 6
5 5 5 = 6
6 6 6 = 6
7 7 7 = 6
8 8 8 = 6
9 9 9 = 6

.
.
.

 جوابها در ادامه مطلب


 

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

متن زیر رو نگاه کنید ....

I do not know where family doctors acquired illegibly perplexing handwriting nevertheless, extraordinary pharmaceutical intellectuality counterbalancing indecipherability, transcendentalizes intercommunications incomprehensibleness

 

این جمله با کلمه ای یک حرفی آغاز می شود٬ کلمه دوم دو حرفیست٬‌ چهارم چهار حرفی...............
 تا بیستمین کلمه بیست حرفی


برچسب‌ها:

دیگه عزیزان ببخشند

 


برچسب‌ها:

وطن یعنی کتیبه در دل سنگ

                                       تمدن دین هنر تاریخ و فرهنگ

وطن یعنی همه نیک و بهنجار

                                      چه پندار و چه گفتار و چه کردار

به رسم آریایی ها و شیران

                                     به نام نامی مردان ایران

به برسم کوروش آن سردار پیروز

                                   دوصد فرخنده باد عید نوروز

                 


برچسب‌ها:

با توجه به نزدیک شدن چهارشنبه سوری قبل از پریدن از روی آتش به موارد زیر توجه کنید:
۱ سایز خشتک
۲ زاویه پرش
۳ استفاده از شورت مامان دوز در زیر شلوار
۴ دوری از هر گونه هیجان و جو زدگی علی الخصوص جلوی دخترا
۵ فاصله مناسب تا شعله های آتش در هنگام پرش
۶ توکل به خدا ،

                    آبروی شما آبروی ماست….
                                      ( ستاد پیشگیری از حوادث غیر مترقبه ! )

منبع :www.shari.loxblog.com


برچسب‌ها:

روزی شخصی نزد امام صادق رفت

                                             چون ایشان نبودند برگشتند

                                  حدیث لری


برچسب‌ها:

هرگز کسی را مسخره نکنید

شاید او از شما مسخره تر باشد

                                                (حدیث لری ) 


برچسب‌ها:

تفاوت زن قدیم با زن جدید

صبح ساعت ۵
قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند
جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند..

صبح ساعت ۶قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را با عشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بوسیدن صورت آقای شوهر است تا از خواب بیدار شود.
جدید: باز هم خوابیده است


صبح ساعت ۷
قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون میرود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.
جدید: هنوز کپیده است.


صبح ساعت ۱۱
قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.
جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسی جوش های روی کمرش است


ظهر ساعت ۱۲
قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.
جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع پازیشن های جدید جهت چیز صحبت می‌کند


ظهر ساعت ۱۳
قدیم: در حال شستن جوراب و لباس‌های آقای خانه درون طشت وسط حیاط خلوت میباشد.
جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است…


ظهر ساعت ۱۴
قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.
جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون میکروفر بوده و در همان حال در حال تماشای FashionTV می‌باشد.


ظهر ساعت ۱۵
قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می‌باشد.
جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.


عصر ساعت ۱۶
قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.
جدید: در حال پرو کردن لباس‌های خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد می‌کشد.


عصر ساعت ۱۷
قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.
جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.


عصر ساعت ۱۸قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.
جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را می‌برد.


شب ساعت ۱۹قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.
جدید: هنوز در حال خرید است.


شب ساعت ۲۰
قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوض خانه است.
جدید: کماکان در حال خرید است.


شب ساعت ۲۱
قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد..
جدید: در رستوران ، پیتزا میل می‌فرمایند.


شب ساعت ۲۲
قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.
جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.


شب ساعت ۲۳ و ۲۴
قدیم: ….سانسور…

جدید: در حال مشاهده ماهواره هستند ایشون ، لطفاً مزاحم نشوید.


برچسب‌ها:

دختره ازمامانش میپرسه

ننه اسب سفید آرزوها چیه ؟

گفت : دخترم یه خر سیاهیه عین بابات ؟؟!!؟؟


برچسب‌ها:

بزرگترین گناه : سکوت


بزرگترین شجاعت : دوست داشتن


بزرگترین بار : یار


بزرگترین بلا : فریب


بزرگترین اسرار : صداقت


بزرگترین افتخار : عاشق شدن


برچسب‌ها:

اعصاب چیست؟
چیزیست که هیچ کس ندارد ولی توقع دارند که تو داشته باشی!
توقع چیست؟
چیزیست که همه دارند و تو نباید داشته باشی


برچسب‌ها:

یکی از مکالمات حضرت موسی و خداوند

"ای پسر عمران!!!هرگاه بنده ای مرا بخواند،آنچنان به سخن او گوش می سپارم که گویی بنده ای جز او ندارم.اما شگفتا که بنده ام همه را چنان می خواند که گویی همه خدای اویند جز من"


برچسب‌ها:

یه روز لره با دوست دخترش سوار ماشین بودن

به ایست بازرسی که میرسن قبل از ایست بازرسی لره میگه تو پیاده شو برو جلوتر بعد از ایست بازرسی بگو ونک تا دوباره سوارت کنم

دختره بعد از ایست بازرسی وای میسه  

لره میاد دختره یادش میره بگه ونک میگه پونک لره میگه

شرمنده مسیرم نمیخوره ......


برچسب‌ها:

رفتار پسر ها در دانشگاه از اول تا آخر

 

•  ترم اول (ترم جو گیریدگی):
الو سلام مامانی. منم هوشنگ.
وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو.
وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن
و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده؛ تنم مور مور میشه…
راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.
دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشس!
لامصب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!!
پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!
• ترم دوم (ترم عاشق شدگی):
آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من.
می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.
می خواهمت با تمام وجود عزیزم.
همه پول و سرمایه من متعلق به توست.
بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام باهات ازدواج کنم …
امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم…

• ترم سوم (ترم افسردگی):
الو مامان سلام.
مریم منو ول کرد و گذاشت رفت!
مامان جون افسرده شدم آخه اولین عشقم بود حالا هم دارم میمیرم از غصه.
ای خدا بیا منو بکش و راحتم کن.
مامان من این زندگی رو نمی خوام …
دیگه خسته شدم از دنیای وانفسا

• ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):
الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟
منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟
دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم …
مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ میزنم …

الو به به سلام چطوری ندا جون؟
آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم!
پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟
به خدا منم دلم یه ذره شده واست.
باشه عزیزم فردا ساعت ۱۱ پارک پشت دانشکده دارو…

• ترم پنجم (ترم مشروطه گی):
الو سلام استاد!
قربون بچه ات! دارم مشروط میشم، ۲ نمره بهم بده.
به خدا دیشب بابابم سکته کرد، مرد.
مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه.
منم ضربه روحی خوردم شدید، دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد …
اگه این مورد مشروط پشروطه ما اوکی بشه قول میدم جبران کنم …

• ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) :
الو مامان من خونه می خوام!
راستی اون ۵۰ تومنی که ۳ روز پیش فرستادی تموم شد.
دوباره بفرست. خرج پروژه ام شد!!!

• ترم هفتم (ترم پاتوقیده گی):
خودتون دیگه سیر تا پیازشو حدس بزنین دیگه …

• ترم هشتم (ترم فارغ التحصیلگی):
الو سلام خانم.
واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم.
فرموده بودید آبدارچی با مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا …
ای وای بر من؛ کی میره اینهمه راهــــو …

 

منبع: www.iran0.com

 

برچسب‌ها:

 

ادامه در ادامه مطلب


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

عکس هایی از کار هایی که فقط در هند اتفاق می افتند

ادامه در ادامه مطلب


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

قیافه اش را نگاه کنید عین بیشعورهاست بخاطر همین به یه نفر که حاضر نیست از مغزش استفاده کنه میگن اسکل

برای دیدن به ادامه مطلب بروید


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

 

 

صدای آمدن یلــــدا آرام آرام به گوشمان می رسد . یلدایی که پاسداشت رسم و رسوم آئینی ما ایرانیان است و یادآور سنت صله ٔ رحم و دور هم بودن بستگان را در پیش دارد و تفأل به حافظ که میهمان تمام خانه های ایرانی است


برچسب‌ها:

 

39

اگر در افغانستان هستيد و پلاک ماشين شما عدد 39 دارد، درگير دردسر جدي شده ايد که البته اين همه داستان نيست. اگر 39ساله هستيد و يا شماره تماستان عدد 39دارد و يا بدتر از همه در خانه 39زندگي مي کنيد، باز هم دردسر داريد.
 
عدد 39زماني به مشکل جدي و خبرساز بدل شد که شماره مسلسل پلاک خودروها در افغانستان به جايي رسيد که با عدد 39آغاز مي شد و کسي حاضر نبود اين خودروها را بخرد.
 
به گزارش «بي بي سي»، شايع شده که شماره 39نحس است و برخي آن را چيزي معادل «بي ناموسي» مي دانند.
 
حساسيت درباره شماره 39 در گذشته، تنها در شهر هرات بود؛ اما اکنون اين باور عام شده و به کابل، مزارشريف و ديگر شهرهاي افغانستان نيز رسيده است.
 
احمد غفور، راننده تاکسي در کابل مي گويد: از اينکه خودرو ام پلاک 39دارد، متنفرم. مردم خيلي طعنه مي زنند.
 
اين راننده تاکسي مي گويد که چندين بار خواسته ماشين خود را بفروشد، اما کسي حاضر نيست آن را بيشتر از نصف قيمت واقعي آن بخرد.
 
برخي از شهروندان شهر کابل مي گويند، حساسيت در برابر عدد 39پديده جديدي است و پيشتر در اين شهر سابقه نداشته است.
 
نورالدين همدرد، رئيس پليس ترافيک کابل، در اين زمينه کساني را مسئول مي داند که کارشان خريد و فروش خودروست.
 
آقاي همدرد گفت: بنا بر قانون، ما مجبور هستيم پلاک شماره 39را توزيع کنيم. اين ناداني مردم را نشان مي دهد که پي خرافات مي روند و هيچ کاري مانع نخواهد شد که ما توزيع پلاک 39را متوقف کنيم. مردم مجبور هستند اين شماره را بپذيرند.
 
اين مشکل به اندازه اي جدي شده که بسياري از کساني که ماشين هاي با پلاک 39داشته اند، براي تبديل پلاکشان، حاضرند رشوه نيز بدهند.
 
ريشه مشکل
 
دقيقا معلوم نيست، چنين باوري ريشه در کجا دارد. عده اي مي گويند عدد 39در حروف ابجد، يک واژه عربي را مي سازد که معادل آن در فارسي معني بدي دارد. عده اي هم مي گويند سالها پيش مرد بدنامي که شماره ماشين و همچنين شماره خانه اش 39بوده، در شهر هرات زندگي مي کرده و از آن زمان به بعد مردم نسبت به اين شماره حساس شده اند.
 
دليل عام شدن چنين باوري هر چه باشد، اما تأثير مستقيمي بر زندگي و کار شمار بسياري از آدم ها گذاشته است.
 
«قيس ياسيني»، يکي از خودرو فروشان در مزارشريف مي گويد: خودروهايي که پلاک 39دارند، دست کم سه هزار دلار از بقيه ارزان تر هستند.
 
اين مشکل براي شرکت هاي مخابراتي هم دردسر ساز بوده است، تا جايي که بسياري از پذيرفتن شماره تماسي که 39داشته باشد، خودداري مي کنند.
 
پليس ترافيک کابل، براي حل اين مشکل از روحانيون نيز مدد جسته است. مسئولان پليس ترافيک مي گويند: در همه کشورهاي اسلامي، شما پلاک 39را مي بينيد، حتي در قرآن سوره هاي هست که عدد 39در آن است. در اين مورد با روحانيون هم صحبت کرديم و آنها مي گويند چنين باورهايي جز خرافات چيزي نيست.
 
در برخي جوامع ديگر، از جمله ايران، به غلط عدد 39نشانه بدشانسي شمرده مي شود، بسياري از مردم افغانستان نيز عدد 39را نحس مي دانند، ولي اين نخستين باري است که باور خاص مردم نسبت به يک عدد، مشکلات جدي اجتماعي و اقتصادي را به بار آورده است
 


برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:ترک,جوک,باحال,جوک باحال, | 19:1 | نویسنده : رضا

 تركه  لاستيك ماشينش پنچر ميشه ميره فوت ميكنه تو اگزوز !!!

لره ميرسه ميگه :  اسگل تا فردا هم فوت كني باد نميشه .. شيشه سمت راست راننده پايينه !!!


 


برچسب‌ها:

به غضنفر میگن:‌ آروغ چیه؟ میگه:‌ سلسله بادهای صداداری که راهشون رو در دستگاه گوارشی گم کرده‌اند!


برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:جوک,باحال,joke,fun,best joke,بهترین جوک, | 23:12 | نویسنده : رضا

به غضنفر میگن تا حالا گول خوردی؟ میگه آدم که گول نمیخوره! گول آدمو میخوره !


برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:جوک,باحال,joke,fun,best joke,بهترین جوک, | 22:43 | نویسنده : رضا

لره از کنار جن رد میشه…جن میگه بسم الله این دیگه کی بود


برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:جوک,باحال,joke,fun,best joke,بهترین جوک, | 22:30 | نویسنده : رضا

 

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟
کارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!

برچسب‌ها:

یکی به رفیقش میگه: شنیدم تو ظرف شستن به زنت کمک می‌کنی؟ زن ذلیل!  میگه خب مگه چیه، اونم تو رخت شستن به من کمک می‌کنه...


برچسب‌ها:

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد